امیر حسین جان امشب اومد. همون کوچولوی دستمال فروش.
طبق معمول ۱۰ تا دستمال کاغذی کرد تو پاچم :))
یکمم نالید. بهش خوراکی دادم میگه اوندفعه بهم پاستیل دادی همشو خواهرام خوردن ب من ندادن :))
آدرسشو گرفتم گفتم اومدم اونورا رام میدی بیام یه چایی بخورم؟ میگه آره آره حتما بیاین خوشال میشم. میگه من خیلی شما رو دوست دارم. شما خیلی آدم خوبی هستین.
طفلک نمیدونه چ جونوری هستم. نمیدونه چ چیز با ارزشیو ول کردم برا این مسیر. ولی باس یروز برم ببینم چجوریه اوضاش.
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
میگم ۲ سال شد ها. از آخرین باری ک با لباس جوجه ایت دیدمت.
جدی جدی ۲ سال شد. خیلی چیزا تو این سال عوض شده. خیلی اتفاقا افتاده. ولی ن احساس من عوض شده ن هدفم عوض شده. هیچ کدوم حتی یذره.
من کلا وقتی بگم یچیو تا تهش هستم. تا ته تهش ها. کلا مدلمه. یا حرف نزنم یا اگه میزنم تا تهش باشم. در واقع رو حرفی ک میزنم متزلزل نیستم. خیلی دوست داشتم ازین کلمه ی متزلزل استفاده کنم :)))
خلاصه اینکه ۲ سال ک هیچی. ۲۰ سال دیگ هم برنامه همینه. البته من قطعا ۲۰ سال دیگ زنده نیستم.
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
چ اتفاق جدیدی داره تو زندگیت میوفته ک من اینقد آشفتم؟
کاش میدونستم داری چکار میکنی.
یه گزارش بده ببینم.
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
ای جونم :)) میدونم از دستم خسته شدی ولی خو همین ک هست :) میخای بخا. نمیخای هم باید بخای :))
از بالا اشاره میکنن امروز روز مهندسه :) منم خواستم روز مهندس رو ب بهترین و دوست داشتنی ترین و خوشگل ترین مهندس دنیا تبریک بگم :)
روزت مبارک جوجه ی من :)
+ دلمون خیلی تنگ شده برات ها. تو خیابون راه میرم همه جارو نگاه میکنم اتفاقی ببینمت :))
+ روز مهندس ب همه مهندسای گل مبارک.
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
مهم ترین فرقی ک من با بقیه دارم چیه؟
بقیه میگن اگه پولدار بودم فلان کار خوب میکردم.
اگه فلان جور بود فلان کار قشنگه رو میکردم.
و ازینجور چیزا.یعنی همش شده رویا و خیال پردازی.
ولی من میگم اگه مگه نداریم. باید پولدار شم فلان کارو بکنم. باید فلان بشم و فلان کارو بکنم.
وقتی هم میگم باید یعنی صددرصد میشه.
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
از دستمال کاغذی زده تو کار خودکار فروشی :))
پسره ی شیطون.
ولی یه جمله گفت یکم اذیت شدم.
داشتیم حرف میزدیم. یهو بحث سن شد. گفتم ۳۰ سالمه. میگه واقعا؟ چجوری بابام ۳۰ سالشه اینقد پیری پس.چرا موهاش سفیده پس.
رنگم پرید گفتم چون مریضه اینجوره خوب شه جوون میشه.
بزور بهم ۲۰ تا خودکار داد :)) الان چکار کنم با اینا :))
بی من نمیتونی؟ میتونی گلم...
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22
برچسب : نویسنده : true-false بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 22:22